سناسنا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 12 روز سن داره

سحر و سنا

دم عید

1390/12/24 11:50
نویسنده : عمه مریم
618 بازدید
اشتراک گذاری

١٨ اسفند عروسی امیر پسرخاله مامانت بود و شما هم بدون بابایی رفتین قم. آخه دم عید کار داره.. و قرار بود تا 25 اسفند بمونید و با ماها برگردین شمال. سحر هم که اونجا میمونه تا بعد سال تحویل بابا مامانش برن دوباره قم..

خلاصه شما و مامانی میخواین برگردین.. مامانی که زنگ زد گفت سختشه که بیاد تهران خونمون و قرار شد با اتوبوس برید امشب فعلا چیزی معلوم نیست اما امسال اولین سالیه که شما هستی کوچولو...

تازه ننقا برای برنده شدن سحر تو مسابقات ژیمناستیک براش یه ساعت خوشگل خریده. باید صبر کنه تا سحر برگرده.. من هم یه جوراب ناز از جورابان برات خریدم. البته عیدیت هم که سر جاشه..

پس امسال عید شما یکی یدونه ای برای بابا مامانت...یکماه و نیمه که ندیدمت و ایشاله تو عید کلی ازت عکس میندازم و میذارم اینجا..

سال خوبی برات و برای خانوادت باشه.. ایشاله سال دیگه تو خونه خودتون عیدو جشن بگیرین..

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

سودابه
27 مهر 91 9:57
تولد تولد تولدت میبارک
مبارک مبارک تولدت مبارکاز طرف من و نوه گلم محمد متین


مرسی عزیزم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سحر و سنا می باشد